شرکتهای پخش فیلم هالیوود در دست یهودیان و پروتستانها
بسم الله الرحمن الرحیم، عرض سلام دارم؛ شعبده شوم برنامهای است که شاخصههای فرق انحرافی و عرفانها و معنویتهای نو ظهور را مورد بررسی قرار میدهد، بعد از چند برنامه اخیر بحث سینمای معناگرا را به خصوص سینمای معناگرای مسیحی را مورد بررسی قرار دادیم و برخی از مولفههای آن را بررسی کردیم. کارشناسان محترم برنامه جناب آقای سعید ارجمند فر پژوهشگر دین و رسانه و عضو هیئت علمیه جامع المصطفی العالمیه و همچنین جناب آقای محمد حسین فرج نژاد پژوهشگر عرفانهای نوین هستیم.
ما در چند برنامه اخیر بحث سینمای معناگرای مسیحی را مورد بررسی قرار دادیم، شاخصههای سینمای معنویت گرای مسیحی را بررسی کردیم، ایمانگرایی و فرقهگرایی را به عنوان شاخصهها اشاره کردیم، مولفههای سینمای معناگرای مسیحی را اشاره کردیم و همچنین در بین این مولفهها بحث ایمان گرایی و مهمترین مصادیق را اشاره فرمودید. سوالی مطرح هست که اساس ایمان مسیحی و مولفههای بازنمایی شده آن در سینمای معناگرای مسیحی چیست و چطور اینها به تصویر کشیده میشود؟
اساس ایمان به مسیحیت در چه چیزی متبلور میشود
ارجمندفر: نگاه تاریخی فقط نباید به این داشته باشیم، بلکه این نگاه ما در زندگی امروز مسیحیها هم تبلور پیدا میکند و مسیحی هم باید زندگی خودشان را در همان راستا و در همان سازمان و برای کشف مسیح و رویت مسیح انجام بدهند. در این بحث به ماموریتهای مختلفی اشاره کردیم که در نگاه مسیحیان برای حضرت مسیح در نظر گرفته شد و مهمترین مصادیق ایمان مسیحی یکی را بحث تثلیث مطرح کردیم.
التقاط و التزام به آیینهای مسیحی و هفت آیین مهم مسیحی و مقدس مسیحی را عرض کردیم. یک بحث جانبی دیگری که در اینجا مطرح میشود، در نگاه ایمان مسیحی یک بحثی وجود دارد به نام جشنهای مسیحی که مشارکت در جشنهای مسیحی هست که این جشنها چه جشنهای سالانه، ملی و دینی مثل کریسمس بوده باشد که خودش نماد برترین ویژگیهای ایمانی را درون خودش جای میدهد، برای مثال به صدا در آمدن زنگهای کلیسا این نماد را در ذهن انسانها و مومنین مسیح متبلور میکند که عصر بخشایش و توبه فرا رسیده و در جشن کریسمس بحث ترویج خیر اندیشی و دستگیری از مستمندان به عنوان بازنمایی دین مسیحی ورق میزنند و بازخوانی داستان مرگ و حیات را در این جشن به ترسیم میکشند.
نگاهی داشته باشیم به فیلمهایی که در این زمینه هست. فیلمهای بسیار چه در زمینه انیمیشن و چه فیلمهای سینمایی در موضوع کریسمس مطرح شد، غالبا در این فیلمها نمادهایی که کریسمس را به تصویر میکشد، اشاره مختصری داشته باشیم به نمادهایی مانند درخت کریسمس و بابانوئل که ریشه در همان الهیات یونان باستان دارد و بحثی است که در مورد سینمای مسیحی مطرح کردیم. در مورد یونانی مآبی بودن سینمای مسیحی بیشتر مشهود میشود.
اغلب فیلمها و برنامههایی که در مورد کریسمس توسط سینمای غرب طراحی میشود، تاکید میکند به همین نمادهای خاصی که کاملا یونانی هستند، البته در نگاه ایمانی به این مسئله فیلم سرود کریسمس نمونه بارزی است که در مورد آن میشود حرف زد و میبینیم که شخصی حسود و خسیس است و با خساست خودش به دیگران ظلم میکند. در یک مکاشفهای که در شب کریسمس با عالم گذشته، حال و آینده خودش مواجه میشود، تحول در او ایجاد میشود و شروع به دستگیری از مستمندان میکند و به خدمتکاران خودش احسان مینماید و امثال اینها که این جشن بهانهای شده برای نمایش دادن ایمان مسیحی با ویژگیهای خاصی که عرض کردیم.
نمادشناسی کریسمس
مجری: آقای فرج نژاد، بحث جشن کریسمس که به عنوان یکی از مولفههای مهم سینمای معناگرای مسیحی است، به نظرم نیاز به توضیح بیشتر و تکمیل بحث دارد به خصوص با ذکر مصادیقی از فیلمهای معناگرای مسیحی؛ بفرمایید.
فرج نژاد: باید گفت که جشن کریسمس در سینمای غرب با آیین مذهبی و فرهنگی شاید بشود گفت چند نوع گرایش برای نمایش در سینما داشتند، میشود گفت که جشن کریسمس از حالت دینی در بعضی از ممالک اروپایی و غربی در آمده و تبدیل به یک سنت فرهنگی شد، لذا از باب سنت فرهنگی هم کاملا قابل جستجو و بررسی هست. همانطوری که استاد ارجمند فرمودند، بحث کریسمس به همین دلیل که عرض شد با آیینهای فرهنگی و قومی مخلوط شده و التقاط پیدا کرده است، مثلا انیمیشن ظهور نگهبانان به نظر میرسد که بایستی دو جلسه در این باره صحبت جدیتری شود. اخیرا هم اکران شده و در همین چند سال گذشته بعضی از مولفههای کابالیستی هم حتی داخلش هست اما بیشتر مولفهها رنگ و بوی مسیحی دارد، پس ببینید برای بحث بهتر در این رابطه نیاز هست که جزء به جزء در مورد فیلمهای مختلف جداگانه صحبت شود.
گر چه بعضی از آثار جدی سینمای مسیحی هم به بهانه کریسمس به صحنه کشیده شده و ایمان مسیحی را در بخشهای مختلف به تصویر بکشند، البته خیر، نیکی، گذشت، فداکاری، ایمان به مسیح، جسم شدن خداوند و آمدن بین مخلوقات و همه اینها را در غالب فیلمهای ایمان مسیحی در ارتباط با جشنهای کریسمس به تصویر بکشند اما جنبه دیگری هم در این سینما قابل بررسی هست، اینکه برخی از یهودیان و حتی کسانی که به مسیحیت هم اعتقاد چندانی نداشتند یا سکولارها یا نئومارکسیستها به بهانه کریسمس تلاش کردند تا ایدههای خودشون را به مخاطب تزریق کنند. بالاخره یک سنت فرهنگی خوبی وجود داشت و افراد، گروههای متعدد تلاش کردند که با قرائت خودشان آن را به تصویر بکشند.
مجری: آقای دکتر ارجمند فر ما شاخصههای ایمان مسیحی را به طور کلی مورد بررسی قرار دادیم ولی این شاخصهها را به طور مصداقیتر و معینتر در فیلمهای سینمای معنویت گرای مسیحی بررسی نکردیم، البته اشاره به برخی از فیلمها شد، منتها به طور دقیق شاخصه های ایمان مسیحی مشخص شود و ببینیم چه شعبدهای در اینها به کار گرفته میشود و برای متبلور کردن شاخصههای ایمان مسیحی مقداری به توضیح بیشتر با ذکر مصادیق نیاز دارد، در خدمتتان هستیم.
سینمای اخلاقمدار مسیحی کجاست؟
ارجمندفر: شاخصهایی که در سینمای مسیحی قبلا مطرح کردیم، در مقوله سینمای اخلاق مدار و ایمانگرای مسیحی نمادهای خاصی را درون خودش جای میدهد، بیشتر در این سینما بحث فردگرایی، انحصارگرایی و تقلیلگرایی را مشاهده میکنیم، فرد گرایی به این معنا که ما در بازنمایی اخلاق و ایمان مسیحی شاهد هستیم که تنها در ساحت فردی این مباحث مطرح میشود، رویکردهای اجتماعی که گاهی اوقات هم به نمایش گذاشته میشود و در چالش با سیاستگذاران مطرح میشود باز دلالت بر عمومیت مسیحیت ندارد و کاملا ایمان را یک امر فردی، شخصی و محدود به اراده فرد مطرح میکند. حضور اجتماعی ایمان به طور کلی محو میشود و حتی در مراسمات کلیسایی میبینیم که اجتماعهای ایمانی که در حال انجام مراسمات ایمانی هستند، تاکید فراوانی روی بحث ایمان جمعی نمیشود، بلکه باز افراد هستند که در اینجا موثرند و بر ایمان شخص تاکید میشود.
بحث انحصار گرایی در ایمان مسیحی اوج میزند، حصر نژاد در مسیحیت به معنای عام در ایمان و اخلاق مسیحی متبلور هست و غالبا تلاش میشود عمومیت نژاد در این مقوله به چالش کشیده شود. البته در سینمای امروز ما مواجه هستیم به خاطر اینکه مخاطبین سینما فقط مسیحیان نیستند و عام از مسیحیان نیز حضور دارند، لذا با یک مقوله تغییر ماهوی در تفکر انحصارگرایی کلیسا نه تنها بحث شمولگرایی کلیسا در نظام اعتقادی بعضی اوقات مطرح میشود و امروز مواجه هستیم با پلورالیسم دینی که در ساحت کلیسا مطرح میشود که شما با هر دینی که میخواهی باش و کار خودت را انجام بده، اما در نهایت بحثی که مطرح میشود این است که تنها طریق نجات، مسیحیت است.
مجری: یعنی از انحصار گرایی خودشان دست برداشتند و در رویکردی پلورالیستی ولی در پایان باز نقدی میزنند به بحث نجات بخشی از مسیحیت که تنها راه نجات است.
تقلیل گرایی در دل مسیحیت
ارجمندفر: صحنه زیبایی از فیلمی به ذهن من آمد که تعدادی کودک و نوجوان جمع شدند و با ذرهبین به جون یک مورچه افتادند و مورچه را با حرارتی که از زیر ذرهبین خارج میشود، سوزاند. بلافاصله بعد از اینکه این مورچه سوزانده شد و کودکان به سوختن آن خوشحالی کردند؛ در حین سوختن آن از هم یک سوال میپرسند، آیا ما هم اینچنین خواهیم سوخت؟ به نظر شما این مورچه میدانست سوخته خواهد شد و گناهش چه بود؟ بعد از اینکه سوختن انجام شد و به صورت جمعی هم ندا میشوند و میگویند که ما به مسیح ایمان داریم و به همین خاطر نجات خواهیم یافت. این حصر نجات در مسیحیت در بحث فیلمهای مسیحی بسیار مشهود است که البته با مصادیق بیشتری مواجه خواهیم بود.
مهمترین شاخصه ایمان مسیحی است که در سینمای ایمانگرا و اخلاقگرای مسیحی بسیار مشهود است به گونهای که از بین تمامی مصادیق ایمان مسیحی غالبا میبینیم که ایمان مسیحی را حصر میکنند و نظام خانواده با یک تعریف جدید و خاص یعنی رسیدن به عفت را ملاک ایمان میدانند و نه عفیف بودن را؛ رسیدن به یک نظام خانوادگی منسجم را ملاک ایمان میدانند و نه داشتن خانواده منسجم، مومن و متعهد را.
مجری: یعنی حتی اگر از راه غیر عفیفانه به این خانواده برسند و بعدا مایه عفتشان شود.
ارجمندفر: این سامانه ممکن است از طرق متداولی که امروز در جوامع غربی رواج دارد و این خانواده مورد تشکیک واقع شده باشد، اما در نهایت باید در سامانه کلیسا و در سامانه دینی مسیحیت وارد کلیسا شود، اجرای عقدی بشود و اعلام پیوند زناشویی بین این دو نفر صورت گیرد و این نماد ایمان قرار میگیرد و بر آن انگشت گذاشته میشود.
مجری: آقای فرجنژاد بد نیست به همین مواردی که آقای ارجمندفر اشاره فرمودند، به خصوص نگاه پلورالیستی و بُعد بازگشت به نگاه انحصار گرایانه را در مثالهایی که میشود در سینمای معناگرای مسیحی جلوهگر کرد، بیان بفرمایید.
فرجنژاد: لازم میدانم که الان یک توضیح اضافهای بدهم و بعد وارد بعضی از مصادیق شویم و با کمک آقای ارجمندفر بحث را به خوبی پیش ببریم. نگاه انحصارگرایانه بیشتر در میان کاتولیکها مطرح هست و در فیلمهایی مثل فیلم مارتین لوتر یا خیلی فیلمهایی دیگر که محصول کشور آلمان هست، شاهد هستیم که اتفاقا نگاه انحصارگرایانه مورد نقد قرار میگیرد ولی باز هم بازگشت به نوعی انحصار پلورالیستی وجود دارد. در مباحث کابالیسم هم اشاره کردیم، اخیرا ادیان و فرقههایی که با کمبود مخاطب روبه رو میشوند از جمله مسیحیت که در دنیا آن رشد سابق را ندارد و مسلمانان از آنها جلو زدند و اینها میآیند و میخواهند انحصار داشته باشند. هم بودن را عام میگیرند و اینطور تعریف کردند و میگویند شما میتوانید در عین حال که مسلمان هستید، مسیحی هم باشید. این عبارت متناقضنما هست که بعضی از مبلغین مسیحی در برخی سایتها، وبلاگها و شبکههای اجتماعی هم دیدیم.
مجری: عرفانهایی که ذیل مسیحیت تعریف شده، مثلا عرفان اکنکار، اک مسلمان، اک یهودی و ... .
انحراف تا التقاط در دل مسیحیت
فرجنژاد: بله یعنی اینها یک ترکیب و التقاطی صورت میدهند و از آن طرف ایمان به مسیح را میخواهند. حالا برداشت خودم این است که ما یک دین حنیف ابراهیمی داشتیم که همان (إن الدّین عند الله الاسلام) است و قرائتهای یهودی و مسیحی، قرائتهای انحراف یافته از همان دین الهی هستند که مثلا ما مسلمانها و تمام پیامبران خدا را قبول داریم و اساسا اگر یکی از پیامبران خدا را طبق فرموده قران قبول نداشته باشیم، حتی نمیتوانیم بگوییم مسلمان درسی هستیم، یعنی من میخواهم بگویم که نوعی انحراف از آیین حق باعث این التقاطها شده و این پارادوکسها نتیجه انحراف است. یعنی در اسلام پارادوکس وجود ندارد و ما میگوییم تمام پیامبرانی که از جانب خداوند آمدند، چه اسمشان را بلد باشیم یا نه، باید قبول کنیم. اما مثلا در مسیحیت میگوید اگر مسیحی باشی به بهشت میروی و از آن طرف هم میگوید شما میتوانی مسلمان یا مسیحی باشید. دقت کنید در تبلیغات سنتی اینها قائل به این بودند که اسلام نعوذ باالله دین ناحقی است و پیامبرش هم همینطور و هرکه به مسیح ایمان داشته باشد و ترحیم شود به بهشت میرود.
مجری: شاید به این دلیل بود که حتی مسیحیان نجران که در مباهله شکست خوردند باز هم به اسلام ایمان نیاوردند، بلکه صرفا پذیرفتند که جزیه بدهند.
مسیحیان بسیاری به پیامبر اسلام ایمان آوردند
فرج نژاد: البته توجه داشته باشید که مسیحیان زیادی در شبه جزیره عربستان بودند که به اسلام ایمان آوردند و بشارتهایی که حضرت عیسی مسیح به پیامبر آخرالزمان داده بودند را قبول کردند و مسلمان شدند و بعضیهایشان هم در رکاب پیامبر اسلام به شهادت رسیدند، نکته اساسی این بود که انحراف باعث التقاط شده، یعنی تناقضی که بین انحصارگرایی و پلورالیسم که امروز شاهدش هستیم، باعث شده این نکات به وجود بیاید، نکته دیگری که حتما لازم است که دقت داشته باشید، این است که ما در دوران بعد از مدرنیته صحبت میکنیم. حتی دورانی که وارد شرایط پست مدرن میشویم و تفکرات منطقهای تا حدی به رسمیت شناخته شده و خصوصیات دوران مدرن تسلط یک تفکر غالب بر همه بوده است. لذا میسیونرهای مذهبی و مبلغان مسیحی سنتی انحصارگرایانهتر و دیکتاتور مآبانهتر پیش میرفتند.
نگاهی به فیلم آپوکالیپس مل گیبسون
فیلم آپوکالیپس مل گیبسون را ببینید، در انتهای فیلم وقتی که نشان میدهند بومیان آمریکایی آدمهای بیتمدنی هستند و داستانهایی که نشان میدهد و مل گیبسون فیلم واقعا خشن و مشمئز کنندهای درست میکند. در نهایت آهنگ بل کریستف کلمب که پخش میشود، دقیقا نشان میدهد کشتیهایی که مبلغان مسیحی در راس آن قرار دارند، وارد آمریکا میشوند و سرخ پوستان را مجبور به پذیرش آیین مسیحی میکنند و برخورد خشنی با اینها انجام میدهند و عده زیادی از اینها را حتی به جرم ارتداد از بین میبرند. البته همه ما میدانیم و جمله معروفی از شهید بهشتی هست که میسیونرها زمینهچین و مقدمهچین ورود استعمار به ممالک شرق و آمریکایی بودند و این تقریبا چیز ثابت شدهای هست و حتی گروههای فراماسونری داشتیم که با اسم میسیونری جلو آمدند و زمینه ساز نفوذ و تسلط استعمار در جهان شرق بودند.
فرهنگ التقاطی مسیحی-اروپایی یا بگوییم فرهنگ التقاطی مسیحی–یهودی مدرن هست که در خیلی از فیلمها میبینیم و لذا تحلیل انیمیشن ظهور نگهبانان یا فیلم آخرین وسوسه مسیح به راحتی تحلیل فیلم انجیل به روایت لوقا یا حتی انجیل به روایت متی نیست و حقیقتا بیشتر از اینها باید رویش دقت کرد و لذا بنده هم بارها پیشنهاد دادم که در همین برنامه بعضی از فیلمها و انیمیشنها به طور خاص مورد بحث قرار گیرد و مولفههای مسیحی جدا شود و مولفههای منطقهای، جغرافیایی، قومی و بومی نیز جدا بحث بشود و اساطیر مشرکانه، یونانی، مصری، کابالیستی و اینها هم در بیاید تا آنگاه بشود گفت که تحلیل دقیق و قوی سینمای معناگرا ارائه شده است.
- ۹۵/۱۱/۰۳